۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه

۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

آقای ویولا

بالاخره انقدر ساز زد که پیرمرد هم‌سایه با عصا به دیوار مشترک کوبید تا بگه وقت خوابه...