۱۳۸۹ شهریور ۴, پنجشنبه

سالی چنین دردناک! خردادی چنین خون‌آلود!


نفرین بر تو ای هوفمان دوزخ‌تبار!*

ببین چه کرده‌ای با فرزندان این خاک!
که این‌گونه دسته دسته از مادر خود هراسناک می‌گریزند...

ببین چه کرده‌ای که مادران این‌گونه اشک ذخیره می‌کنند برای مباداهای در راه!

ببین چه کرده‌ای که این‌گونه شادی از قلب‌ها گریخته و خنده با لب‌ها بیگانه گشته است...

نفرین ما و تمام آیندگان ما تو را!
نفرین مادرانِ در حسرت فرزندان...
نفرین فرزندان این سرزمین که مادران و پدران آینده‌اش می‌توانستند بود...
نفرین ما و تمام آنانی که از تو و بودنت چنین در رنجند!
مایی که بی‌شماریم و بی‌شک نفرین‌مان هولناک است!
و نفرین ما چیست از برای تو مگر این که بدانی با ما چه کرده‌ای و بر ما چه رفته‌است...
*وام گرفته از عجوبه‌ای به نام ولادیمیر ولادیمیرویچ مایاکفسکی
۱۴ خرداد ۸۹

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر