این تایملاین شدن فیسبوک - و همینطور باقی شبکههای اجتماعی- قبل از هر چیز ترسناکترشون کرد. میری توی یه پیج و سکرول دون میکنی و یهسری اطلاعات بهت میرسه. هجوم اطلاعات به قدری زیاده و توهم دقیق بودن به تو میده که مغزت برای پراسس کردن دریافتهاش ناگزیر از قضاوته. تا بتونه طبقهبندی کنی. اینجا از اونجاهاست که ناخودآگاه مسولیت تمام جرایم رو به عهده میگیره. تو در ظاهر نسبت به فرد قضاوتی نداری ولی در ناخودآگاهت لایههای خیلی قطور و ضخیم قضاوت شکل گرفته بدون اینکه تو حتا کوچکترین خبری داشته باشی از این ماجرا. این خیلی تلخه.
به نظرم دنیای مجازی به راحتی میتونه انسانیت رو قورت بده.
یاد دیالگهای آقایی میافتم که یه پرونده گذاشته بود کنار دستش و هی میگفت بگم؟ بگم؟
کلن شاید ساختار حافظههای ما داره به نفع جامعه کار میکنه. این که همیشه همهچیز را کامل به یاد نمیآوریم. اما تصور اینکه با هرکی روبهرو بشیم یه پروندهی کامل از کرده و نکردهش در طول زندگیش هم کنارش بیاد جلوی چشممون خب خیلی سخت میکنه همهچی رو. انگار هر کدوم ما یه پرونده از همهی آدما کنار دستمون داشته باشیم. حالا گیرم هی با اون صدای نخراشیده نمیگیم: «بگم؟! بگم؟!»!