سرت رو گرفتی بین دستات. آرنجات تکهشون رو میزه. صندلیت عقبه. مایلی به سمت جلو... لیوان چایی رو میذارم رو میز کنار دستت. هدفنهات وصله به لپتاپ... صدای ویز ویز ترک فید تو بلک ایمی واینهوس میآد. اتاق تاریکه. میشینم رو زمین. سمت چپ صندلیت. سرم رو میذارم روی رون پای چپت. پاهاتو میبندی که من راحتتر باشم. سرمو میآرم توتر. آروم آروم میچکی روی صورتم.
من خوشبختم در گودال نون...
* عنوان و عبارت در گودال نون وام گرفته از اسطورهی نوشتههای معاصرم بیژن نجدیست...
هر دو از شعر کوتاه و مایسطرون در کتاب خواهران این تابستان/ چاپ ماهریز/ ۸۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر