۱۳۹۰ آذر ۲۲, سه‌شنبه

گزارش یک بی‌عرضگی...

میاد می‌شینه پای لپ‌تاپش. موزیک گوش می‌ده. ایمیل چک می‌کنه. فیس‌بوک چک می‌کنه. مطلب می‌خونه. خبر می‌خونه. و یه سری کارهای بی‌اهمیت دیگه. تمام مدت‌ هم یه تب اون بالا بازه که لازم نیست اشاره بشه به عنوانش. هر چند دقیقه یه دفعه زل می‌زنه به صفحه‌ی سرمه‌ای‌ش و خیره می‌مونه. بعد یک ساعت چند خط تایپ می‌کنه. اون پایین بیلبیلکه آبی که خاکستری شد و گفت دارم‌ش، می‌ره روی ضرب‌در قرمز اون بالا و اهمیت نمی‌ده چه پیغامی داره میاد رو صفحه. تو دلش می‌گه به درک و موافقت خودشو اعلام می‌کنه. بعضی روزها به کل این فرآیند خیره شدن به لیست رو به افزایشه پیش‌نوشته‌های ذخیره‌شده هم اضافه می‌شه.

پ.ن: فقط بعضی روزها... اون روزهای خاص ضرب‌در قرمز پر‌رنگ‌تر و بیشتر از روزهای دیگه چشمک می‌زنه.

۱ نظر: