۱۳۹۴ آبان ۱۶, شنبه

نيمه شبانه

هربار كه يه هواپيما از بالاى پنجره م چشمك زنان مى ره سمت فرودگاه از خودم مى پرسم اين يكى ديگه قراره كيو به كى نزديك كنه و كيو از كى دور؟

پ.ن. زندگى امتحان هاى سختى مى گيره از آدم يهويى...
پ.ن. خوشحالم كه هنوز قوى و محكم دارم مى جنگم با تسليم شدن. اين قدرت رو همه ندارن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر