۱۳۹۰ فروردین ۶, شنبه

عنوان ندارد!

امروز ۵ فروردینه و من نمی‌دونم چرا همه‌ش فک می‌کنم ۵ اسفنده!

نویده برگشت!
دختره‌ی خر! دقیقن با ۱۵ عدد النگوی خر‌تر از خودش چنان ذوق‌مرگم کرد که نگو!
نصفه این‌که از فشار تصادف امروز زنده موندم ذوق‌مرگیم سر همین ماجرا بود!

یکی می‌گفت دوست داشتم تو بلاگم ناشناس می‌نوشتم...
گفتم بلاگ جدید باز کن.
جواب داد که مخاطب‌تو از دست می‌دی!
دیدم حق داره!
خودمم به این مرض دچار شدم! اما چاره‌شو پیدا کردم!
باهوشم دیگه چه می‌شه کرد!
توقع ندارین که چاره‌شو بگم...ها؟

امروز اگه نویده نبود رسمن پکیده بودم!
چای طعم‌دار کافه موسیقی‌رو آروین یادم داد!
قبلنا بابای نویده بود
اما الان جفتمون یا حتا سفتمون خوشحالیم که نیست

خیل عظیمی از دوستان فردا را برای بازگشت به موطن در نظر گرفته‌اند!
چه خر تو خری بشه برنامه‌ی من فردا!

امروز عزائیل رو صندلی عقب نشسته بود و مدام زبون سردشو پشت گردنم می‌کشید!
یه بارش به سلامت کامل گذشت و بدجور خیط شد...
اما بار دومم دهن‌مو سرویس کرد!
مل‌گراد و کله‌ی این‌جانب تمامن یه‌وری شدیم!

سارا می‌گه بریم سفر...
این همه روز من از شدت ناراحتی زمین‌و گاز می‌زدم
حالا که از فردا کارم برمی‌گرده به روال عادی همه پیشنهاد‌های سکسی می‌دن!

آی‌دا داره به دنیا می‌آد!
دلم برای مادر ندیده‌م تنگ شده!

بهمن ناراحته! دلیلش‌و می‌دونم اما کاری از دستم بر نمی‌آد!

نویده می‌گه پاتو از رو ترمز برندار!
کیو می‌گه کلن بزن کنار...
آی‌دا فقط می‌خنده و...

این امیلیا فاکس جانور بسی شبیه لیلا و سیمینه!

طاهر یکی از موهبت‌های زندگی منه!

هنوز دستم و پام می‌لرزه از ماجرای امروز:
درست قبل از ماجرا عزرائیل از روی صندلی عقب اومد نشست کنارم
تازه پررو موزیک رو هم عوض کرد
منم به کفشم حسابش کردم و سیگار تعارف نزدم
فک کنم از همین عصبانی شد

صدای مامان نویده امروز صدای بهشت بود برام
نویده دعام کرده!
اگه نکرده بود احتمالن الان من و مل‌گراد کتلت تشریف داشتیم

پروژه‌ی آلمان تصویب شد و این یعنی شروع دوره‌ی خرکاری جدید

برای جواد نامه نوشتم
گناه داشت بیدارش کنم و بگم چه خبره!

سرم که خورد به شیشه انگار از پشت سر صدام کنی‌ها...
برگشتم!
نبودی!
گفتم زنگ بزنم!
جواب دادم که چی؟
وقتی کلش به آرنجتم نیست؟!

طاهر نیاورون بود
برنا تو دفتر سر کار: ان‌قد گرم محاسبه بود که نخواستم پرت‌ش کنم از عوالم خودش بیرون
تصمیم گرفتم لوس نباشم
اسپری‌م رو درآوردم!
اوردوز کردم
یه ترای‌دنت انداختم تو دهنم
گفتم گور بابای لرزش دست و پا
روندم تا برسم به علی‌رضا و طاهر

اگه بخوام راستشو بگم: چند وقتی می‌شه که می‌بینم عزرائیل دور و بر مل‌گراده
هفته‌ی پیش تو صندوق عقب بود
صب که آب رادیات‌و چک می‌کردم رو موتور نشسته بود
کیومرث که سوار شد پیچید به موتور بالابر شیشه‌ی سمت شاگرد
و کاری که شیشه با بدبختی بالا و پایین بره!

بگذریم
لازمم بود!

لعنت به من!
لعنت به کش‌بک!
لعنت به بهمن!
لعنت به اتومیکا پراجکت!
لعنت به کیو!
لعنت به خودم!

برا این‌که بعدن آی‌دا منو دو‌پاره نکنه،
یا حتا خود کیو با لحن عصبانی بگه بهتر صحبت کن هاله‌قاسمی
همین‌جا اصطلاح یکی از شاگردای چهار ساله‌مو می‌دزدمو می‌گم:
لعنت زشت نه‌ها!‌لعنت خوشگل! لعنت قشنگ!
-البته به جز لعنت اول و آخر که همواره گریبان‌گیره خودمه.

امروز روی پای راستم می‌خارید
پای چپم‌و گذاشتم رو پدال گاز که بتونم پای راستمو بخارونم
نویده غش کرده بود از خنده!
از تو آینه دیدم نیش مسافر صندلی عقب باز شد
اما تا به مقصودش برسه کلی راه بود هنوز
اون‌موقع ساعت ۵ بود تازه
طرفای ۱۰ و ربع بود که منو چپوند تو قوطی!

امروز تمام شعرهای علی عظیمی روان‌نژند وصف‌الحالم بود
بابت گه‌کاری شهروندنمای خرپول صد تومن از پول دوربینم دستی‌دستی پرید

امروز عصبانی بودم جواب کیو رو بد دادم تو مسج!
بیاین همه دعا کنیم که ناراحت نشده باشه آمین!

بهم می‌گه دختر گل! می‌گه قد کاملیا دوسم داره!
اما جفتمون می‌دونیم که من فقط یه احمق روانی خودآزارم!
اما خوشم اومد!
امروز خوب رید بهم!
لازم داشتم!
باز داشتم ناله می‌کردم
که خیلی ملایم بهم گفت
هر بلایی داره سرت می‌آد تقصیره خودته!
یه آن خوشم اومد که مراعاتم رو نکرد!

هرچند که من خیلی لوسم!

پ.ن:یک پیغام به مرد عوضی!
بدین‌وسیله اعلام می‌گردد
از این لحظه به بعد حق هرگونه حضور بی یا با واسطه در خواب‌های من از شما سلب شده‌است
در صورت عدم تمکین به دستور فوق
مقامات ذی‌ربط اقدامات لازمه را با اشد مدارج و در اسرع وقت به عمل می‌آورند
حالا دیگه خود دانید!

۹ نظر:

  1. کسی این‌جاست که به واسطه‌ی حضورش نمی‌تونم تمام خودم باشم
    انگار خجالت می‌کشم
    گم می‌شم تو خودم
    کلمه کم می‌آرم
    عین یه آدم خر سیزده‌ساله

    پاسخحذف
  2. موافقی که بهترین نوشتت بود تا الان ؟ به نظرم من که بود .
    لایک به توان تعداد پاراگرافات .

    پاسخحذف
  3. الان کی؟ چی؟ من؟ متن؟ تو؟
    لطفن تفهیم اتهام کنید جناب اسلامی٬ ;)

    پاسخحذف
  4. ای بـــــــــا بــــــــــا خودت، متنم همینطور :)

    پاسخحذف
  5. یعنی بری تو حلقم دیگه درنیای هاله! من عاشقتم با این پستت. فقط حواست به خودت و اون مل‌گراد باشه. میدونی که من و مل‌گرادو دیگــــــه! عزراییل هم گـــــــــــــــــــــــه خورد! با خودت هم بهتر صحبت کن.
    پ.ن: میشه شمال نــــــــری؟؟؟؟؟ :(((( خودم کنیزیتو میکنم. د آخه لامصب اونهمه اونجا بودم نیومدی حالا که برگشتم داری میری؟؟؟؟ :((((((

    پاسخحذف
  6. آی‌دا تو کلن تو حلق من جا خوش کردی! تو هم که می‌دونی من و عزرائیلو! با خودمم تازه خوب صحبت کردم و رعایت جمع رو لحاظ!
    دارم فرار می‌کنم آباجی... بیرونم و نگاه نکن! پکیدم امشب... واقعن توقع هر افتضاحی رو داشتم الا این یکی! از سر شب به خودم می گم حقمه! کیو راست می‌گه!

    پاسخحذف